سلام
یادمه کلاس سوم ابتدائی که بودم یه خانم معلم پیر محجبه ای داشتیم به اسم خانم یزدانی.
این خانم یزدانی هر وقت میخواهست مارو نصیحت کنه میگفت که شما هنوز پاکید ، گناهی ندارید خدا دعاهاتون رو قبول میکنه ولی ما بزرگترا گناهامون زیاده خدا دعامون رو قبول نمیکنه!!
من اون زمان به خودم میگفتم که مگه بزرگترا چه گناهی میکنن که خدا دعاشون رو قبول نمی کنه و مال مارو زودتر قبول میکنه ؟!؟! یا روزی که مثلا یه دروغی گفته باشم یا مثلا به یکی گفته باشم : خیلی بدی ، بی تربیت اون روز اگه خانم معلم اون حرفا رو میزد میگفتم وای امروز دیگه خدا دعای منو قبول نمیکنه من کارایه بدی کردم.
به مرور زمان دیگه کم کم پی به مسئله گناه ادم بزرگا بردم البته من کلاس پنجم از راه به در شدم و کم کم اشنای داستان شدم ولی ماشاء الله با پیشرفت علم الان باید حرفایی که خانم معلمم بهمون میگفت رو به بچه های مهدکودک باید گفت ...
حالا دلم برا خودم میسوزه با این همه گناه ...........
ماشالله ! از کلاس پنجم ؟!
بچه م بچه های قدیم !!!
از کلاس پنجم؟؟؟؟